۱۳۸۸ تیر ۱۸, پنجشنبه

تولد

زمستان روز سردی بود آن روز

ز برف و باد و باران و ز کولاک

بخاری های مردم بود روشن

همه از ترس سرما رفته در لاک

زمستان بود آن روز بهاری

زمین میخواند از باران ترانه

همه سرما زده بودند اما

برای گرم بودن یک بهانه

در آن دی ماه سرد و بی سر انجام

تو بودی که زمین را گرم کردی

هزاران سنگ سخت قلبها را

تو ای ....؟ ز عشقت نرم کردی

تو فرزند زمینی لیک رویت

زمینی نیست ....؟ آسمانی است

و نام پاک تو محبوب دلها

زمستان تو ....؟جاودانی است

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر