۱۳۸۸ مرداد ۲, جمعه

چی می شد؟

چه می شود ببینمت تو ای خیال قاصدک
چه می شود ببویمت تو ای امید شاپرک
چه می شود ترم کنی به آبی اشاره ای
و یا ترانه ام کنی ز جلوگاه نی لبک
دلم هماره در تب است،لحظه حضور تو
چه چشمکی زند زمین به آسمان مردمک
هنوز شب سیاه و من سیاهتر ز آینه
بیا زلال آب را دقیق تر بزن محک
دوباره باغ خسته است ز ظاهر دروغ گل
لباس مکتب تو شد نقاب ظلم روبهک
مرا به جرم بازی گلت مکن محاکمه
که بازی است چاره دل غمین دخترک
ببین چگونه چشم من دوباره بی پناه شد
و باطل سیاه شب زده به قلب حق ترک
ببین که جالی خالی ات چگونه بر تن گل است
هنوز هم منتظر به جاده می کشد سرک
صدای ضجه های گل که زیر چکمه سیاه
شده نواب جغجغه ز کفش کودک فلک
دراز می شود ذکر شب ثقیل انتظار
بیا طلوع کن ببر یخ غم از دل ملک
بلور اشک طفل غم درخششت کند طلب
چه می شود بینمت تو ای خیال قاصدک

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر