۱۳۸۸ تیر ۲۵, پنجشنبه

ستاره ها هرگز نمیمیرند

ستاره ها هرگز نمي ميرند
ستاره ها نمي ميرند،حتي اگه تيره ترين شب ها از راه برسه.حتي اگه تو خواب باشي و اون ها رو نبيني.حتي اگه فرسنگ ها از اون ها فاصله داشته باشي.ستاره ها هميشه زنده اند و مي تابند.چه روز وچه شب.در اين هواي سحرگاهي،دلم هواي توروکرده،يه دوست که بشه با اون حرف زد،تو چشماش نگاه کرد.يه دوست که بتونه چشم هاي منو باز کنه.احساس منو لمس کنه و نگاه منو نسبت به هرچيزي که مي بينم،بالا و بالاتر ببره.
يه دوست که جرأت کنه در اوج با من ملاقات کنه،دورازهرترديد وترسي.دورازهر تصوري که پا در زنجير خاک داره.دورازبايدها و نبايد ها.يه دوست که مثه يه ستاره روشنم کنه،اسير زمان ودربند مکان نباشه و هر لحظه منو به ابديت پيوند بده.منو تا اون ستاره که به من چشم دوخته نزديک کنه.من از ذوب شدن نمي ترسم،اگه بدونم تا هميشه در قلب يه ستاره، خواهم سوخت!
کجايي بچه محل!من هنوز به دنبال توام.هيچ مانعي منو نااميد نکرده.هيچ جادويي برام دور نبوده،هيچ صخره اي برام بزرگ نشده.هيچ دردي در اين مسير،برام بي درمون نبوده.من به دنبال توام کسي که معرفت رو چشيده و شهد عشق رو سر کشيده.اون هايي که تنهايي رو ديدن خوب مي دونن من چي مي گم.دراين هياهوي روزمرگي!صب تا شب دويدن،وشب تا صبح آرميدن،در اين روز هاي تب آلود زندگي به دنبال يه لقمه نان ،هي عرق ريختن.بپا رفيق فراموش نکني.بپا از ياد نبري.اين لحظه ها کم ات نکنند،
تا روزي روزگاري زير اين گنبد کبود،تو بحر قصه يکي بود يکي نبود،گم بشي.يادت باشه يکي هست که ستاره توست.
يکي که مي تونه لحظه هاي تو رو پر کنه.سرشار از بودنت کنه.يکي که بشه چشم،. تو گوش.يکي که بتوني باهاش يه قل دو قل بازي کني.جر نزنه.کم نياره.تا آخر بازي باهات همدمه!يکي که تو رو وصل کنه به اصلت.يکي که وقتي نباشه دلت هري بريزه.
شايد بگي اي بابا اين بچه محل ما چه دل خوشي داره.کو يار؟تو اين زمونه بدو جوون تا از قافله عقب نموني!از صبح تا شب کار کار،کلاغه خبرداردار!کي به فکر ياره؟يار سيري چند؟!همه فکر و خيالم
گذرونه زندگيه!همه آرزوم يه نمه بي خياليه!اما کو مجال؟!
انگاري تب مرداد گرفتت.بپر تو آب يخ کني جونم!منم بهت مي گم رفيق،زيراين گنبد کبود،اگه فقط يکي بود،
يکي ديگه نبود اين قصه پيش نمي رفت.اين آدما جوونه نمي زدند،گل نمي کردند،هر دردي کنار يار،
شيرينه،تحملش آسون تره.غم آدم،غم تنهاييه!بي همدلي و بي همزبونيه!
خودت رو قابل بدون تا بهت پيشکش کنند. تا وقتي به بيکاري مي گي دمت گرم!تا وقتي قيافت اين جوري رفته تو هم،فکر نکن گشايشي از راه مي رسه!گشايش واسه اونايي تو راهه که، مي گن يا علي.!
تو جزو کدومشي.يا به خودت راست بگو يا روزگار بهت مي گه که راست کدومه!تا وقتي بي تحرک مثه يه مترسک وسط مزرعه زندگيت وايسي،حتي يه گنجشک رو شونه هات نمي شينه!خودت رو تکون بده.اين رسم برنده شدن نيست.اين ختم بازيه!برو به سمت شاد زيستن،رها شدن،شادي يه انتخابه رفيق.يه مدال نيست که کسي اونو رو تخت سينه ات سنجاق کنه!غم يه توهمه.
هر اتفاقي توي هستي،با نگاه تو معني مي شه.وقتي عزيزت پر مي کشه،وقتي از کسي که انتظار نداشتي زخم مي خوري.وقتي بهت تهمت مي زنن.وقتي بهت خيانت مي کنن يه حالتي بهت دست مي ده که اسمشو مي ذاري"غم".اما به مرور زمان،زمونه يادت ميده يه جوري با اون حادثه کنار بيايي.پس غم،يه واکنشه نسبت به خواهشي که برآورده نشده.اون چيزهايي که ما مي بينيم همه واقعيت نيست.ما هميشه نسبت به بخش هايي ازهستي نادانيم.حالا تو که اخم کردي!تو که توي خودت فرورفتي.تو فقط دچار افت انرژي هستي.يکي از راه هاي جذب انرژي داشتن يارو رفيقي شفيقه،تا در کنار هم احساس بهتري نسبت به هر حادثه اي داشته باشين.ما نياز داريم کسي رو دوست بداريم و کسي هم ما رو دوست بداره.اين نياز حياتيه.
اگه تنهايي تو رو دچار افت انرژي کرده،نگو که مي ترسم دنبال ياري بگردم تا با هم همراه بشيم.نگو تا خونه و ماشين نداشته باشم،مجبورم تنها بمونم،اول بخواه ومشتاق باش. بعد بجو و به کاينات بسپار.ستاره ها،به من و تو پيغوم مي دن که هرکسي به دنبال جفت خودش مي پره،تا در کنار هم آروم بگيرن.ستاره ها توي آسمون کنار هم مي درخشن و هيچ کدوم جاي ديگري رو تنگ نکرده.بيا من وتوهردونگاه تازه بشيم.
واسه رها شدن هي ساده بشيم.وصل کن خودتو به اين همه ستاره که بهت زل زدن.اگه کوله بارت سنگينه!
اگه خيلي تنهايي وهمدمي نداري.اگه بيماري و دستت خالي!اگه بيکاري و در به در دنبال کار،يادت باشه حتي در تيره ترين شب ها،دراوج تاريکي وظلمت،هميشه ستاره اي هست که چشمش به توست.اون ستاره
يه پيغومه،يه خبر خوش واسه اونايي که به دنبال نورند.
ستاره ها هرگز نمي ميرند،حتي اگه تو خواب باشي و اونا رو نبيني

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر