۱۳۸۸ مرداد ۱۵, پنجشنبه

وقتی


وقتی یه آدمی میره
میره برای همیشه یا اینکه میمیره
وقتی یه رابطه تموم میشه
وقتی عزیزترین دوستت میره پی ماجرای زندگیش
وقتی یه قصه به آخر میرسه
وقتی یه عزیز میمیره
وقتی جای زندگیتو عوض میکنی
وقتی خونه تو عوض می کنی
شهرتو، کشورت رو، یا حتی کارت رو
وقتی یه تیکه ای از زندگیت عوض میشه
فکر می کنی یه تیکه ای از خودت رو گم کردی
فکر میکنی دیگه هیچ چی عین قدیمها نمیشه
اما یه چیزی هست
بدون همه آدمها
زیر آسمون تموم شهرها
آدمها بالاخره عادت می کنن
ویاد میگیرن چجوری در هر وضعیتی باز هم شاد باشن
و زندگی همچنان ادامه پیدا می کنه
و این عین معجزه است
شادی و غم هم پیش هر آدمی، زیر آسمون هر شهری
فقط فقط دست خود خودته
میدونی دوست داشتن حس غریبیه
میشه تو یکیو دوست داشته باشی و اون دوستت نداشته باشه
میشه یکی تو رو دوستت داشته باشه و تو دوستش نداشته باشی
ممکنه خیلی هم بخوای که دوستش داشته باشی
خیلی هم سعی کنی تا بتونی که دوستش داشته باشی
اما نتونی!
میشه هم هر دوتاتون همو دوست داشته باشین
اما بدونین که بهم نمی رسین
این خیلی سخته
بدترین دلتنگی واسه خاطر کسیه که کنارشی و میدونی هیچوقت بهش نمی رسی
می فهمی منظورمو؟
یه وقتایی هم هست که اصلا نمی دونی که یه نفرو دوست داری یا نداری؟
به زبون میگی دوستش ندارم
اما موقع عمل دلت نمیاد حتی یه ذره ناراحت بشه
این وضعیت خاکستری ندونستن هم خیلی بده
وقتی که یکیو دوست داری
هزار تا بهانه میخوای واسه دوست داشتنت
پیش خودت هی فکر می کنی چرا دوستش دارم؟
وقتی که میخوای بگی دوستت دارم لای هزار تا کاغذ و زرورق می پیچیش
نمی دونی باید چجوری بهش بگی دوستش داری
برای یه دوستت دارم ساده دنبال هزار تا دلیل می گردی
منتظر یه روز بخصوص میشی
مثل عید، مثل روز تولد، مثل ولنتاین
اما هر روز صبح میشه از خواب بیدار شد
و بدون هیچ بهانه ای
به یه آدمی خیلی خیلی ساده گفت: دوستت دارم!
معمولا هم وقتی به یه آدم میگی دوستت دارم فکر می کنی این دوست داشتن قراره تا ابد بمونه
واسه همینه که همیشه نگرانی
همیشه می ترسی نکنه بره، نکنه تموم بشه؟
واسه همین هیچ لذتی از کنار هم بودن نمی بری
اما خیلی خیلی ساده ممکنه فردا صبح از خواب بیدار بشی
و یهو ببینی که همون آدمی رو که تا دیروز برای دوست داشتنش دنبال هزار تا دلیل می گشتی رو دیگه دوست نداری
واسه دوست نداشتنت دنبال دلیل بگردی
فکر کنی آخه مگه چه عیبی داره که دوستش ندارم؟
آخه من که تا دیروز دوستش داشتم
چرا دیگه دوستش ندارم؟
بعدش عذاب وجدان بگیری برای خاطر اینکه دیگه دوستش نداری
اما ممکنه هیچ دلیلی نداشته باشه
فقط دیگه دوست داشتنتون مرده باشه
بعدش درست عین همون وقتی که روت نمیشد بهش بگی دوستت دارم
عین همون وقتی که برای دوستت دارم گفتن بهش دنبال هزار تا دلیل و بهانه می گشتی
حالا هم روت نمیشه بهش بگی دوستت ندارم
حالا هم برای اینکه بهش بگی دوستت ندارم دنبال هزار تا بهانه و دلیل می گردی
هی تحمل کنی، هی هیچی نگی
اما گاهی حتی یه جرقه ممکنه منفجرت کنه
اما قبل اون جرقهه یه ذره صبر کن
اون حق داره که بدونه
فقط یه چیزی هست
تو باید بهش بگی که:
خیلی دوستت دارم
به همین راحتی.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر